شهادت شهود : شهادت شهود و گواهان به عنوان یکی ازادله اثبات دعوا بسیار با ارزش است . البته درصورتی معتبر و دردعوی موثراست که شرایط لازم در شاهد و نوع ادای شهادت وجود داشته باشد ،
با توجه به حقوق اسلامی دلیل ، برمبتنی بر شهادت بسیاربا اهمیت تلقی شده و اگر شهادت و شهود دارای اعتبار شرعی باشد معتبر و نافذ شناخته شده و اعتبار این نوع شهادت طوری است که میتواند ، به تنهایی دلیل اثبات جرم محسوب و قابل قبول می باشد .
شهادت شهود بعنوان یکی از ادله
شهادت شهود می باشد و دعاوی قابل اثبات با شهادت شهود ، می تواند شامل تمامی دعاوی های مالی و غیر مالی ، جز در موارد خاص باشد ودعاوی مانند طلاق ، وکالت یا وصیت ،
با شهادت دو مرد اثبات می شوند ، همچنین دعاوی که شناخت از آنها ، معمولا در اختیار زنان می باشد ، با شهادت چهار زن نیز اثبات می گردد .
دعاوی مالی نیز می تواند با ترکیبی از شهادت و سوگند اثبات شود .شهادت ، قسم ، علم قاضی و اقرار، از ادله اثبات و راه های اثبات جرم در امور کیفری بوده و اقرار، سند، سوگند ، شهادت و امارات قضایی نیز، ادله اثبات دعوی در امور حقوقی می باشند .
همانطور که دربخش بالا گفته شد ، یکی از ادله اثبات دعوی ، شهادت شهود می باشد و از انجا که هریک از این ادله ، از جمله شهادت شهود دارای احکام و قواعد مربوط به خود بوده و افرادی که بهدادگاه یا دادسرا، مراجعه می نمایند ، پیش از طرح دعوا ،باید از چگونگی اثبات ادعای خود آگاه باشند .
انواع شهادت ( جزمی و ظنی ) :
( گواهی مستقیم یا اصلی :
به معنای خبر دادن از دیده ها و یا شنیده ها و یا سایر محسوسات مستقیم و بی واسطه گواه از امر یا موضوع مورد اختلاف است .
( گواهی غیر مستقیم یا گواهی برگواهی:
گواهی غیر مستقیم یا گواهی بر گواهی به معنای آن است کهئخود شاهد یا گواه امر ، مورد اختلاف را مستقیما ندیده ، نشنیده و به گونه ای دیگر نیز مستقیما حس نکرده است ؛ بلکه دیده ها وشنیده ها و سایر محسوسات کسی را بازگو نماید که او خود بر امر مورد اختلاف مستقیما شاهد یا گواه بوده است ، مانند : اینکه شاهد بگوید من انجام معامله و امضای اسناد را دیدم .
( شهادت قانونی ،
ماده ۱۳۱۵قانون مدنی : شهادت باید از روی قطع و یقین باشد و نه به طور شک و تردید .
ماده ۱۳۱۶قانون مدنی : شهادت باید مطابق با دعوی باشد ولی اگر در لفظ ، مخالف و در معنی موافق یا کمتر از ادعا باشد ضرری ندارد .
ماده ۱۳۱۷قانون مدنی : شهادت شهود باید معنی متحد باشد ، بنابراین اگر شهود به اختلاف شهادت دهند قابل اثر نخواهد بود مگر در صورتی که از مفاد اظهارات آنها قدر متیقنی به دست آید .
ماده ۱۳۱۸قانون مدنی : اختلاف شهود در خصوصیات امر اگر موجب اختلاف در موضوع شهادت نباشد اشکالی ندارد .
ماده ۱۳۲۰قانون مدنی : شهادت بر شهادت در صورتی مسموع است که شاهد اصل، وفات یافته یا به واسطهی مانع دیگری مثل بیماری و سفر و حبس و غیره نتواند حاضر شود .
( شهادت شرعی ،
ماده ۱۷۴ قانون مجازات اسلامی : شهادت اخبار شخصی غیر از طرفین دعوی به وقوع یا عدم وقوع جرم توسط متهم یا هر امر دیگری نزد مقام قضائی است ،
ماده ۱۷۵ قانون مجازات اسلامی : شهادت شرعی آن است که شاهد آن را معتبر و دارای حجیت دانسته است اعم از آن که مفید علم باشد یا نباشد .
از تفاوت شهادت شهود تا نظریه کارشناس !
وقتی که کارشناس دادگستری اطلاعات خود را درباره موضوع پرونده ، تحقیق کرده است و به راستی ودرستی بیان میکند مردم میپذیرند چرا که ان ها اطلاعات بالایی از موارد حقوقی ندارند و به همین دلیل کارشناس برای انها فردی امین تلقی می شود .
شهود چه زمانی احضار می شوند ؟
زمانی شهود احضار میشوند که بازپرس، با تشخیص خود یا با معرفی شاکی یا به تقاضای متهم و یا حسب اعلام مقامات مربوطه شخصی که حضوریا تحقیق از وی را برای روشن شدن موضوع ،ضروری تشخیص دهد ، برابر مقررات احضار می کند .
ماده ۲۰۴ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب
جلب شهود درصورت امتناع ازحضور :
زمانی که شاهد برای عدم حضور خود عذر موجهی نداشته باشد جلب میشود ،اما اگرعذرموجهی داشته باشد و بازپرس آن عذر قبول کند مجددا، احضار میشود . احضار میشود او اگر برای بار دوم حاضر نشود ، جلب خواه شاهد یا مطلع از نیروی مسلح باشد ، باید حداقل ۲۴ ساعت پیش از تحقیق جلسه محاکمه از طریق فرمانده یا ر او دعوت شود وفرمانده یا رئیس باید پس از وصول دستورمقام قضایی شخص احضار شده را در موقع مقرر بفرستد .
شاهد را میتوان واداربه حضور در دادسرا کرد ،اما نمی توان او را واداربه ادای شهادت کرد .
ماده ۲۱۶ قانون آیین دادرسی :
اگر شاهد یا مطلع به عللی از قبل بیماری یا کهولت سن ، نتواند حاضر شود یا تعداد شهود یا مطلعان ، زیاد و در یک یا چند محل باشند ، همچنین اگر اهمیت و فوریت امر مشخص باشد ، بازپرس درمحلی که شاهد حضور دارد حاضر میشود و به تحقیق میپردازد .
( شرایط پذیرفتن شهود ،
عقل و بلوغ
و ایمان عدالت
طهارت مولد
ذینفع نبودن درموضوع
نداشتن خصومت با طرف یا یک یازآنها
عدم اشتغال به تکدی
ولگرد نبودن
شهادت در امور حقوقی :
در ماده ۱۳۱۹قانون مدنی : بر خلاف واقع شهادت داده باشد به شهادت او ترتیب داده نمی شود و مسئول جبران خسارات وارد نیز وارد کی باشد .
حدنصاب در شهادت : عدالت شهود و مبادرت به ادای شهادت نمایند قاضی مکلف به صدور رأی بر اساس آن میباشد ، گواهی شهادت دومرد و دومرد یا یک مرد و دو زن ،گواهی چهارزن یا دومردو یا یک مردو دو زن و دو مردویا یک مرد و دوزن .
گواهی شهادت و شهود :
زمانی که دادگاه از شاهد می پرسد ؛شاهد باید اطلاعاتی را بدهد که دیده یا شنیده است واین امر مستقیم می باشد وشاهد باید دقیق بیان کند و دادگاه از شاهد اعتقاد و استنباط نمی خواهد، بلکه فقط بیان واقع و نقل دقیق مخصوص او را جویا میشود و پس اگر گفته شاهد نقل خالص محسوس او نباشد، آمیزه آن با استنباط شاهد چندان متعارف است که به چشم نمیآید .
دعاوی قابل اثبات با شهادت شهود :
با توجه به به قانون آیین دادرسی کیفری و مدنی متوجه میشیم که گواهی یا شهادت ، یکی از مهم ترین ادله اثبات دعوا می باشد.
ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی ، دعاوی قابل اثبات با شهادت شهود، را در چهار گروه ، پیش بینی نموده است ، که در طی مقاله عنوان خواهد شد .
در این ماده ، قانونگذار، تعداد و جنسیت شهود یا گواهان را نیز، در هر کدام از گروه ها ، پیش بینی و تصریح کرده است.
با توجه به این ماده که تمامی دعاوی مالی و غیر مالی جز در موارد خاص ،با گواهی ، قابل اثبات هستند زیرا، مصادیق مذکور در این ماده ، بیش تر در جنبه های مثال زدنی به کار می رود .
بنابراین ، در تمام دعاوی که در ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی ، پیش بینی شده اند ، شهادتی که شرایط مقرر را دارا بوده و تعداد و جنسیت شهود آن ، به ترتیب مقرر قانونی باشد ، به عنوان دلیل شرعی به دادگاه تحمیل شده و قاضی ، موظف به اعتبار دادن به شهادت آنها می باشد .
لازم به ذکر است ، در صورتیکه ، تعداد یا جنسیت شهود ، به ترتیب مقرر در قانون نباشد ، تشخیص ارزش و اعتبار چنین شهادتی ، با دادگاه خواهد بود .
دعاوی قابل اثبات با شهادت دو مرد :
از آنجا که تعداد شهود و زن یا مرد بودن آن در برخی دعاوی متفاوت است ، به عنوان مثال : برخی دعاوی قابل اثبات با شهادت دو مرد می باشند .
به موجب بند الف ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی :
اصل طلاق و اقسام آن ، رجوع در طلاق و نیز دعاوی غیرمالی از قبیل مسلمان بودن ، بلوغ ، جرح و تعدیل ، عفو از قصاص ، وکالت ،وصیت ، با گواهی دو مرد اثبات می شوند و البته ، علی رغم اطلاق لفظ بلوغ در این ماده ، بلوغ در دختران ، به دلالت بند ( ج ) همان ماده ، با گواهی چهار زن یا یک مرد و دو زن نیز اثبات می شود و همچنین ، منظور از جرح و تعدیل در این بند ، جرح و تعدیل گواه می باشد .
دعاوی قابل اثبات با شهادت دو مرد و یا یک مرد و دو زن :
علاوه بر دعاوی قابل اثبات با شهادت شهود که تنها با شهادت دو مرد، قابل اثبات هستند و آنها را در قسمت فوق ، بررسی نمودیم ، برخی دعاوی با گواهی دو مرد یا یک مرد با دو زن، قابل ثابت می باشند .
در واقع ، قانون گذار، طرفین دعوا را در ارائه دو شاهد مرد یا ارائه یک شاهد مرد و دو شاهد زن ، مخیر نموده است .
دعاوی مذکور، طبق بند (ب) و (د) ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی، تعیین شده اند .
به موجب بند (ب) ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی :
دعاوی مالی یا آنچه که مقصود از آن ، مال می باشد ، از قبیل دین ، ثمن مبیع ، معاملات ، وقف، اجاره، وصیت به نفع مدعی ،غصب ، جنایات خطائی و شبه عمد که موجب دیه است ، با گواهی دو مرد یا یک مرد و دو زن ، قابل اثبات می باشند .
همچنین براساس بند (د) ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی نیز:
اصل نکاح ، با گواهی دو مرد یا یک مرد و دو زن ، اثبات می شود و تنها اصل نکاح ، قابل اثبات گواهی دو مرد یا یک مرد و دو زن بوده و مشتقات آن ، شامل نوع نکاح دائم و موقت ، شامل این حکم نخواهد بود .
دعاوی قابل اثبات با شهادت چهار زن ، دو مرد ، یا یک مرد و دو زن در برخی دعاوی ، امکان اثبات با گواهی چهار زن به تنهایی ، دو مرد به تنهایی و یک مرد و دو زن را دارند که در بند (ج)
ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی ، نام برده شده اند عبارتند از: دعاوی که اطلاع بر آنها ، معمولا در اختیار زنان است.
از قبیل ولادت ، رضاع ، بکارت ،عیوب درونی زنان ، که با گواهی چهار زن، دو مرد، یک مرد و دو زن ، اثبات می شوند .
اینگونه دعاوی ، تنها دعاوی هستند که تنها با شهادت چهار زن ، اثبات میگردد.
دعاوی قابل اثبات با ترکیبی از شهادت و سوگند :
علاوه بر دعاوی قابل اثبات با شهادت شهود، در بخش های قبل ، در قانون آیین دادرسی مدنی ، دعاوی پیش بینی شده است که مدعی می تواند برای اثبات آنها ، گواهان دارای شرایط به تعداد و جنسیت مقرر را معرفی کند.
و یا اینکه، به ترکیبی از گواهی و سوگند استناد نماید .
به استناد بند (ب) ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی:
دعاوی مالی یا آنچه که مقصود از آن، مال می باشد، از قبیل دین ، ثمن مبیع معاملات، وقف، وصیت به نفع مدعی، غصب، جنایات خطایی و شبه عمد که موجب دیه است، با گواهی دو مرد یا یک مرد و دو زن، اثبات خواهد شد .
همچنین به موجب ماده ۲۷۷ قانون آیین دادرسی مدنی:
در کلیه دعاوی مالی که به هر علت و سببی به ذمه تعلق می گیرد؛ مانند : قرض، ثمن معامله، مال الاجاره، دیه جنایات، مهریه، نفقه، ضمانبه تلف یا اتلاف و همچنین ، دعاوی که مقصود از آن مال است ، از قبیل : بیع صلح، اجازه، هبه، وصیت به نفع مدعی، جنایت خطایی و شبه عمد موجب دیه،چنانچه برای خواهان، امکان اقامه بینه شرعی نباشد، می تواند با معرفی یک گواه مرد یا دو گواه زن، به ضمیمه سوگند، ادعای خود را اثبات کند .