حق حبس و چگونگی اسقاط حق حبس از مسائلی است مهم که اگر شما با مشورت و حضور یک وکیل متخصص در این مورد پیش بروید قطعا پرونده به نفع شما خواهد بود جهت تماس و هماهنگی جهت مشاوره حقوقی رایگان با شماره ۰۹۱۲۸۳۹۴۴۸۳ تماس حاصل فرمائید .
حق حبس چیست :
حق حبس یک مفهوم حقوقی است که به طور عمده در حقوق ایران مطرح است.
این حق به معنی این است که فرد میتواند از انجام یک تعهد یا قراردادی خودداری کند تا زمانی که طرف مقابل تعهدات خود را انجام دهد.
در واقع، این حق برای حفظ منافع طرفی است که در یک قرارداد به نوعی متضرر شده یا هنوز طرف مقابل تعهدات خود را انجام نداده است .
به عنوان مثال، در قراردادهایی مثل بیع یا خرید و فروش، اگر فروشنده کالای مورد نظر را به خریدار تحویل ندهد یا خریدار مبلغ را نپردازد، طرف مقابل میتواند از انجام تعهد خود، مانند تحویل کالا یا پرداخت پول، امتناع کند تا زمانی که طرف مقابل شرایط قرارداد را رعایت کند .
حق حبس در قوانین مدنی ایران به ویژه در مواد ۳۲۴ تا ۳۲۶ آمده است.
این حق باعث ایجاد نوعی تعادل بین حقوق طرفین در قراردادها میشود و برای جلوگیری از تضییع حقوق یکی از طرفین به کار میرود .
مهمترین نکته این است که حق حبس فقط در صورتی وجود دارد که طرف مقابل، متعهد به انجام کار خاصی باشد و طرفی که حق حبس دارد، از انجام تعهد خود به طور معقول خودداری میکند .
حق حبس یکی از اصول مهم و کاربردی در حقوق مدنی است که در قراردادها و معاملات مختلف برای جلوگیری از تضییع حقوق طرفین مورد استفاده قرار میگیرد.
در اصل، حق حبس به معنای این است که طرفی که به موجب قرارداد باید چیزی را تحویل دهد یا کاری انجام دهد، تا زمانی که طرف مقابل تعهد خود را انجام نداده، میتواند از انجام تعهد خود خودداری کند.
به عبارت دیگر، شخصی که در قرارداد متعهد به انجام عمل خاصی است، میتواند از انجام آن تا زمانی که طرف مقابل نیز به تعهدات خود عمل نکند، امتناع کند .
اصول و شرایط حق حبس :
وجود قرارداد متقابل:
حق حبس در صورتی برقرار میشود که قرارداد دوطرفه باشد و تعهدات متقابلی میان طرفین وجود داشته باشد.
یعنی اگر طرفی وظیفهای دارد، طرف دیگر هم باید به نوعی در مقابل آن وظیفهای را انجام دهد .
وجود تعهدات معین و شفاف:
حق حبس به تعهداتی اطلاق میشود که به طور مشخص در قرارداد ذکر شدهاند.
یعنی در صورتی که یک طرف نتواند تعهدات خود را به درستی انجام دهد، طرف دیگر میتواند از انجام تعهدات خود امتناع کند .
عدم انجام تعهد از سوی طرف مقابل: طرفی که حق حبس دارد، باید مطمئن شود که طرف مقابل تعهدات خود را به طور کامل و درست انجام نداده است.
این بدین معناست که اگر طرف مقابل قسمتی از تعهدات خود را انجام دهد، طرف دیگر نمیتواند به طور کامل از انجام تعهد خود خودداری کند .
تأثیر آن بر قرارداد:
حق حبس فقط مختص به برخی از قراردادهاست. مثلاً در قرارداد بیع، اگر فروشنده کالا را تحویل ندهد یا خریدار پول را پرداخت نکند، طرف دیگر میتواند از انجام تعهد خود خودداری کند .
مثالهای کاربردی از حق حبس :
قرارداد بیع (خرید و فروش): در این قرارداد، اگر خریدار پول را پرداخت نکند، فروشنده حق دارد که کالا را تحویل ندهد.
همچنین، اگر فروشنده کالا را تحویل ندهد، خریدار حق دارد از پرداخت مبلغ خودداری کند .
قرارداد اجاره: در صورتی که موجر (صاحب ملک) ملک را به مستأجر تحویل ندهد، مستأجر میتواند از پرداخت اجاره بها خودداری کند تا زمانی که ملک تحویل داده شود.
برعکس، اگر مستأجر اجارهبها را پرداخت نکند، موجر میتواند از تحویل ملک امتناع کند .

شرایط استثنائی حق حبس :
این حق قابل اسقاط است: یعنی طرفی که حق حبس دارد میتواند به اختیار خود این حق را از بین ببرد و از انجام تعهدات طرف مقابل چشمپوشی کند .
این حق در برخی موارد محدود است: این حق ممکن است در برخی شرایط خاص به دلیل فوریت یا نوع خاص قراردادها، اعمال نشود.
حق حبس نمیتواند برخلاف قانون یا نظم عمومی باشد: یعنی اگر تعهدات مربوط به قوانین الزامی مانند قراردادهایی که نقض آنها به حقوق دیگران آسیب میزند، حق حبس ممکن است اعمال نشود .
حبس ابزاری است برای حفظ تعادل در قراردادهای دوطرفه، و این امکان را فراهم میآورد که هیچ طرفی نتواند از دیگران سوءاستفاده کند یا بدون انجام تعهدات خود، از دیگران انتفاع ببرد.
این حق، به ویژه در معاملات مالی و تجاری، ابزار مؤثری برای جلوگیری از تضییع حقوق طرفین به شمار میآید .
مثالی دیگر :
فرض کنید فردی به نام علی یک دستگاه لپتاپ را به قیمت ۱۰ میلیون تومان به سارا فروخته است.
علی لپتاپ را به سارا میدهد، اما سارا تا زمانی که علی مبلغ ۱۰ میلیون تومان را دریافت نکرده است، حاضر به پرداخت نمیشود.
در اینجا، علی میتواند از تسلیم لپ تاپ به سارا امتناع کند و تا زمانی که سارا پول را نپردازد، لپ تاپ را در اختیار خود نگه دارد. این مثال نشاندهنده حق حبس است .
حق حبس در قرارداد چیست؟
حق حبس در قرارداد به معنای این است که یکی از طرفین قرارداد میتواند از انجام تعهدات خود یا انتقال مال به طرف دیگر تا زمانی که طرف مقابل تعهدات خود را انجام نداده است، خودداری کند.
به عبارت دیگر، فردی که مالک مالی است، میتواند تا زمانی که طرف مقابل به تعهدات خود عمل نکرده، آن مال را در اختیار خود نگه دارد .
این حق معمولاً در قراردادهای خرید و فروش، اجاره و یا سایر قراردادهایی که طرفین تعهدات متقابل دارند، مطرح میشود.
به عنوان مثال، در قرارداد فروش، فروشنده میتواند کالا را تا زمانی که خریدار قیمت آن را پرداخت نکرده، در اختیار خود نگه دارد .
حق حبس به ویژه در حقوق ایران بهعنوان یکی از اصول مهم در قراردادها شناخته میشود و از اصول عدالت و انصاف در معاملات حمایت میکند .
حق حبس زن به چه معناست؟
حق حبس زن به معنای این است که زن میتواند تا زمانی که مهریهاش را دریافت نکرده، از انجام وظیفه زناشویی (مانند تمکین) خودداری کند.
این حق به طور خاص در حقوق مدنی ایران مطرح است و به زن این امکان را میدهد که در صورتی که مرد مهریهاش را پرداخت نکرده باشد، از انجام رابطه زناشویی و حتی زندگی مشترک امتناع کند .
بر اساس ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی ایران، زن حق دارد تا زمانی که مهریهاش را دریافت نکرده است، تمکین نکند، یعنی از انجام وظایف خود در برابر شوهر خودداری نماید.
این حق حبس بهعنوان یک ابزار برای حفظ حقوق مالی زن در نظر گرفته شده است .
البته این حق تنها در صورت عدم پرداخت مهریه توسط مرد قابل اعمال است و زن میتواند پس از دریافت مهریه یا توافقی دیگر، تمکین کند .

در ادامه حق حبس زن :
حق حبس زن بهطور خاص در حقوق ایران به زن این امکان را میدهد که از انجام برخی از وظایف خود در برابر شوهر، از جمله وظیفه زناشویی (تمکین)، خودداری کند تا زمانی که مهریهاش را دریافت نکرده باشد .
این حق بهعنوان یک حمایت قانونی از حقوق مالی زن شناخته میشود و از آن برای جلوگیری از تضییع حقوق مالی زن استفاده میشود .
حق حبس در واقع به زن این اجازه را میدهد که بهعنوان یک ابزار فشاری برای دریافت مهریه، تا زمانی که مهریه او پرداخت نشده، از انجام وظایف خود در زندگی مشترک (تمکین) خودداری کند.
این حق بهطور مشخص در صورت عدم پرداخت مهریه توسط شوهر قابل اعمال است و از آن بهعنوان یک حق مالی برای زن بهرهبرداری میشود .
مثال :
فرض کنید یک زن به نام “مریم” با مردی به نام “علی” ازدواج کرده و مهریهای معادل ۱۰۰ میلیون تومان در عقدنامهاش ذکر شده است. پس از مدتی زندگی مشترک، علی قادر به پرداخت مهریه نمیشود و همچنان پرداختی در این زمینه نداشته است.
در این شرایط، مریم میتواند از حق حبس خود استفاده کند و تا زمانی که علی مهریه او را پرداخت نکند، از انجام وظیفه زناشویی خودداری کند .
به این معنی که مریم میتواند از ارتباط زناشویی (تمکین) با علی خودداری کند تا زمانی که مهریهاش را دریافت نماید. در این وضعیت، علی نمیتواند او را مجبور به تمکین یا انجام رابطه زناشویی کند .
نکات مهم :
تنها به مهریه مربوط میشود: زن فقط در صورتی حق حبس دارد که مهریهاش پرداخت نشده باشد. اگر مهریه کامل پرداخت شده باشد، حق حبس از بین میرود .
این حق در صورتی که زن تمکین کند، از بین میرود: چنانچه زن پس از مدتی مهریهاش را دریافت نکند، در صورت تمکین یا انجام وظیفه زناشویی، دیگر نمیتواند از حق حبس استفاده کند .
این حق به معنی درخواست طلاق یا فسخ نکاح نیست: استفاده از حق حبس بهمعنی فسخ یا پایان دادن به عقد نیست، بلکه فقط به زن اجازه میدهد تا از تمکین خودداری کند .
بهعنوان یک ابزار قانونی برای حفظ حقوق مالی زن و جلوگیری از تضییع مهریه در روابط زناشویی در نظر گرفته شده است .
حق حبس در دوران عقد چیست؟
در دوران عقد به این معناست که زن تا زمانی که مهریهاش به طور کامل پرداخت نشده باشد، میتواند از انجام رابطه زناشویی یا حتی از ارائه خدمات و تمکین به شوهر خود خودداری کند.
این حق به طور خاص به زن تعلق دارد و به عنوان یکی از حقوق او در دوران عقد در نظر گرفته میشود .
در واقع، اگر شوهر مهریه زن را پرداخت نکند، زن میتواند از تمکین به او خودداری کند و این حق قانونی از نظر شرعی و حقوقی برای او محفوظ است.
البته باید توجه داشت که این حق در صورتی قابل استفاده است که مهریه تعیین شده باشد و در برخی موارد نیز ممکن است شرایط خاصی برای اعمال این حق وجود داشته باشد .

مواد قانونی حق حبس در عقد
حق حبس در دوران عقد، یکی از حقوق زن در حقوق خانواده ایران است که در موارد مختلف قانونی به آن اشاره شده است. این حق به موجب ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی ایران برای زن به رسمیت شناخته شده است. در ادامه مواد قانونی مرتبط با حق حبس در عقد آورده شده است :
ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی ایران: این ماده تصریح میکند که زن حق دارد تا زمانی که مهر او به طور کامل پرداخت نشده است، از انجام تکالیف زناشویی خودداری کند. به عبارت دیگر، زن میتواند از تمکین خودداری کرده و از شوهر خود خواسته باشد تا ابتدا مهریه او را بپردازد .
ماده ۱۰۸۵: “زن میتواند تا مهر خود را دریافت نکرده است، از تمکین کردن خودداری کند و شوهر نمیتواند او را مجبور به تمکین نماید “
ماده ۱۰۸۶ قانون مدنی ایران: این ماده بیان میکند که زن برای استفاده از حق حبس میبایست مهر خود را دریافت نکرده باشد. در صورتی که مهر به طور کامل پرداخت شود، حق حبس از بین میرود .
ماده ۱۰۸۶: “زن برای مطالبه مهر خود میتواند از تمکین خودداری کند و در صورت عدم پرداخت مهر از طرف مرد، زن حق دارد از اجرای تکالیف زناشویی خودداری نماید ” .
در حقیقت، حبس در عقد به زن اجازه میدهد که در صورت عدم پرداخت مهریه، از شوهر خود درخواستی مبنی بر انجام رابطه زناشویی و تمکین نداشته باشد تا زمانی که مهریه پرداخت شود .
حق حبس چگونه ساقط میشود :
یکی از حقوقی است که به مالک ملک یا هر شخصی که در یک قرارداد اجاره یا دیگر قراردادها حق نگهداری و حبس مال را دارد، اجازه میدهد تا زمانی که حقوق خود را دریافت نکرده، مال را نزد خود نگه دارد.
در حقوق ایران، این حق در مواردی ساقط میشود :
پرداخت دین یا تعهدات: اگر شخصی که به موجب قرارداد، موظف به پرداخت وجه یا انجام تعهدات خاصی است، این تعهدات را انجام دهد یا پرداخت کند، این حق بین میرود و مالک مجبور به تحویل مال میشود .
توافق طرفین: اگر طرفین قرارداد توافق کنند که حق حبس از بین برود، این حق ساقط میشود .
از بین رفتن موضوع حق حبس: در صورتی که موضوعی که حق حبس بر آن تعلق میگیرد (مثلاً مال مورد اجاره) از بین برود یا از دست برود، این حق ساقط میشود .
عدم رعایت زمان مقرر: اگر در قرارداد زمانی برای استفاده از حق حبس تعیین شده باشد و طرف مقابل از انجام تعهدات در آن زمان خودداری کند، ممکن است حق حبس ساقط شود .
فروخته شدن مال: اگر مال مورد حبس به فروش برسد یا مالک آن را به کسی دیگر منتقل کند، این حق ممکن است از بین برود .
در نتیجه، این حق به عوامل مختلفی بستگی دارد و ممکن است به صورت قانونی یا از طریق توافق طرفین ساقط شود .

برای رزرو وقت مشاوره حضوری رایگان با شماره ۰۹۱۲۸۳۹۴۴۸۳ تماس حاصل فرمائید.
علاوه بر مواردی که ذکر شد، ممکن است برخی موارد دیگر نیز وجود داشته باشد که موجب ساقط شدن میشوند. این موارد شامل موارد زیر هستند :
فقدان علت مشروع برای حبس مال: اگر مالک نتواند دلیل مشروعی برای نگهداری مال داشته باشد (مثلاً اگر درخواستی برای پرداخت و تسویه حساب دریافت نکند)، ممکن است دادگاه این حق را ساقط کند .
عدم استفاده : در برخی مواقع، اگر مالک برای مدت طولانی از حق حبس استفاده نکند و به مدت طولانی مال را حبس نکند، ممکن است این حق از بین برود.
این ممکن است به دلیل گذشت زمان یا غفلت از استفاده از حق باشد .
پرداخت بخشی از دین یا تعهدات: اگر بدهکار بخشی از بدهی خود را پرداخت کند و طرف مقابل مال را تحویل دهد، ممکن است این حق نسبت به بخش پرداخت نشده ساقط شود .
فقدان رضایت مالک برای ادامه حبس: در صورتی که مالک تصمیم بگیرد که دیگر از حق حبس استفاده نکند و رضایت خود را برای تحویل مال بدهد، این حق ساقط میشود .
وجود قرارداد خاص: در بعضی از قراردادها یا توافقات خاص که مفاد آنها بر اساس قانون تنظیم شده، ممکن است پیشبینیهایی در خصوص ساقط شدن وجود داشته باشد، حتی در صورت عدم انجام تعهدات طرف مقابل.
بهعنوان مثال، برخی قراردادها ممکن است به طور مستقیم در مورد زمان و شرایط ساقط شدن صحبت کنند .
در نهایت، ساقط شدن حق حبس بستگی به مفاد قرارداد، شرایط قانونی و توافقات طرفین دارد. برای جلوگیری از مشکلات حقوقی، در چنین مواردی مشاوره با یک وکیل متخصص میتواند مفید باشد .
این حق یکی از اصول مهم حقوقی است که در قانون مدنی ایران مورد توجه قرار گرفته است.
طبق ماده ۳۲۴ قانون مدنی ایران، حق حبس به معنای حق نگهداری مال یا اموال از سوی کسی است که نسبت به آن مال حق طلبکارانه دارد تا زمانی که بدهکار آن را پرداخت کند.
به عبارت دیگر، فردی که از دیگری طلبی دارد میتواند مال او را نگه دارد تا وقتی که بدهکار بدهیاش را تسویه کند .
این حق میتواند در موارد مختلفی از جمله معاملات اموال و قراردادهای تجاری، اجاره، و حتی در قراردادهای خرید و فروش مشاهده شود. این حق به عنوان یک ابزار برای ضمانت اجرای تعهدات مطرح است .
در ضمن، به گونهای عمل میکند که بدهکار نمیتواند از مال خود بهرهبرداری کند یا آن را منتقل کند تا زمانی که بدهی پرداخت شود .
برای مرد به معنای این است که مرد در عقد نکاح میتواند از همسر خود درخواست کند که در صورت عدم تمکین از وظایف زناشویی یا مسائلی دیگر، از او جدا نشود و او را نگه دارد.
به عبارت دیگر، مرد حق دارد که همسرش را در صورت تمکین نکردن در منزل نگه دارد، اما این حق به معنای الزام به نگهداری و ممانعت از طلاق یا جدا شدن نیست .
این حق میتواند در مواردی که زن به تکالیف خود عمل نمیکند، مانند تمکین نکردن یا ترک منزل بدون دلیل معتبر،
به مرد این امکان را میدهد که از او بخواهد در منزل بماند. البته این موضوع در شریعت اسلام و قوانین حقوقی ایران مشخصات ویژهای دارد و در برخی موارد میتواند به منازعات خانوادگی بینجامد .
نمونه آرا :
عنوان: درخواست طلاق توسط زوجه به دلیل عسروحرج با وجود اعمال حق حبس
پیام: عسر و حرج به علت عدم شروع زندگی مشترک در فرض استفاده زوجه از حق حبس، مستند به فعل وی بوده و در صورت اراده زوجه، زندگی مشترک شروع شدنی است؛ بنابراین درخواست طلاق از سوی زوجه به این دلیل پذیرفته نیست.
رأی خلاصه جریان پرونده
درتاریخ ۱۳۹۲/۰۳/۱۹ خانم الف. ق. دادخواستی به طرفیت م. د. به خواسته صدور دستور طلاق به علت عسروحرج تقدیم دادگاه عمومی حقوقی ایلام نموده .
و توضیح میدهد بتاریخ ۱۳۸۹/۱۰/۱۱ به عقد دائم با خوانده ازدواج کردم وبعلت عدم تفاهم اخلاقی وعسروحرج گرفتار مشکلات عدیده اولیه شده وتقاضای الزام وی به طلاق وپرداخت مهریه را دارم .
رسیدگی به شعبه چهارم محاکم ارجاع گردیده دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر و در جلسه دادگاه خواهان اظهار داشته .
بنده در عسروحرج هستم وباهمدیگر توافقی نداریم و خوانده نیز اظهار نموده من حاضر به طلاق نمی باشم وبنده دوستش دارم داور منتخب زوج نظریه خود رامکتوباً مبنی بر اینکه طلاق به صلاح نمی باشد .
ص ۲۵ ونظریه داور زوجه نیز حکایت از اصرار زوجه به طلاق دارد ص ۳۵ تقدیم دادگاه شده است .
دادگاه بااعلام ختم رسیدگی برابردادنامه شماره ۰۰۷۵۶ – مورخ ۱۳۹۳/۰۴/۳۱ درخصوص دادخواست خانم الف. ق. به طرفیت آقای م. د. به خواسته صدور حکم طلاق بعلت عسروحرج نظر به اینکه از سوی خواهان دلیل و بیّنه ای برتحقق عسروحرج ارائه نشده .
وخوانده باطلاق وی مخالفت نموده و الطلاق بید من اخذ بالساق لذا حکم بر بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام گردیده است .
خانم الف. ق. از رأی فوق الذکر تجدیدنظر خواهی نموده و در لایحه قید می نماید چهار سال است باوی ازدواج کرده ام و مدت سه سال است مراترک نموده .
ودر مکانی نامشخص اقامت دارد و تلاشهای من برای یافتن ایشان بی نتیجه مانده وایشان دارای سوء رفتار مستمر وپرخاشگری دائم بوده و مستمراً مرا مورد فحاشی و ضرب وشتم قرار میدهد .
و شهودی نیز دارم وازدادن نفقه نیز استنکاف می نماید شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان ایلام درتاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۰۷ با حضور الف. ق. و وکیل تجدیدنظر خوانده خانم م. آ.تشکیل وتجدیدنظر خواه اظهار داشته دلائل من به شرح لوایح تقدیمی است ودرحالی که گریه می نماید ادامه میدهد.
شوهرم با من تماس گرفته و تهدید می نماید حدود چهارسال است بلاتکلیف هستم البته ما هنوز عروسی نکرده ایم این فحاشی می کرد ودرهمان دوران فحاشی می کرد و مرا می زد و به خاطر آبروی خانوادگی من شکایتی مطرح نکردم .
وچهارسال است که شوهرم را ندیده ام وشاهد آورده ام وکیل تجدیدنظر خوانده اظهار داشته اظهارات تجدیدنظر خواه را قبول ندارم .
زوجین زندگی مشترک را شروع نکرده اند در دادخواست اولیه اشاره ای به ضرب و جرح نشده واساساً ضرب و جرحی در کار نبوده آقای سید الف. ر. موضوع ترک زندگی زوج را تأیید ودر خصوص ضرب وجرح گفته شنیده ام که خانم ق. را زده است ص ۷۷ ح. د. گواهی داده که چند سالی است زوج زندگی را ترک کرده .
واز تهیه محل سکونت تعهداتی براساس ازدواج داشته که عمل نکرده است وکیل تجدیدنظر خوانده اظهارداشته شهود خود رأساً چیزی را مشاهده نکرده اند .
حرف دیگری ندارم خانم الف. ق. اظهار داشته که من درخصوص مهریه ادعائی ندارم چون قبلاً اقدام کرده ام بچه مشترک هم نداریم وحامله نیز نمی باشم .
دادگاه تجدیدنظر برابردادنامه شماره ۰۱۰۴۰ مورخ ۱۳۹۳/۱۰/۳۰ تجدیدنظر خواهی خانم الف. ق. به طرفیت آقای م. د.با وکالت خانم م. و. نسبت به دادنامه شماره ۹۳/۷۵۶ صادره از چهارم ایلام که متضمن صدور حکم بربطلان دعوی تجدیدنظر خواه به خواسته صدور حکم طلاق به لحاظ عسروحرج می باشد .
باعنایت به محتویات پرونده واظهارات شهود تجدیدنظر خوانده حدود چهار سال است تجدیدنظرخواه را بلاتکلیف رها نموده .
و اقدامی جهت زندگی مشترک بعمل نیاورده است وباعنایت به نظریه داوران واینکه مصادیق عسروحرج مندرج در ماده ۱۱۳۰ ق م تمثیلی می باشد .
لذا دادگاه ضمن احراز عسروحرج تجدیدنظر خواه در وضعیت فعلی حکم به الزام زوج به طلاق زوجه صادر و اعلام می نماید .
ورعایت شرائط صحت اجرای طلاق را با سردفتر اعلام نموده و درخصوص مهریه نظر به اینکه زوجه قبلاً اقدام کرده خود را مواجه با تکلیف نمیداند .
دادنامه اخیر الذکر درتاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۱۸ به فرجامخواه ابلاغ ودرتاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۰۴ دادخواست فرجامی خودرا تقدیم ودرلایحه خود اعلام داشته با شهود مشکل حقوقی داریم وادامه داده من حاضر به ادامه زندگی باوی هستم .
وافرادی رابرای این موضوع فرستاده ام ولی نامبرده از حق حبس استفاده کرده و اعلام داشته مادامی که مهریه ام را ندهد تمکین نخواهم کرد .
ودیگران دراین موضوع دخالت می نمایند ومطالب دیگری نیز عنوان که به هنگام شور قرائت خواهد شد پرونده پس از طی مراحل قانونی به دیوان عالی کشور ارسال و رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است .
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید
