فسخ نکاح از اموریست که بررسی آن نیازمند یک وکیل حاذق است که شما با شماره گیری ۰۹۱۲۸۳۹۴۴۸۳ می توانید با وکیل پایه دادگستری مشورت کنید .
در مواردی که یی از طرفین بعد از ازدواج متوجه شود که دچار ضرروزیان فاحشی شده (به عنوان مثال عیوب جسمی یا سایر مواردی که در قانون ذکر شده ) و یا در صورت اثبات فریب در ازدواج ( تدلیس ) میتواند ازدواج را به هم بزند علاوه بر فسخ انفساخ و تفاسخ نیز موضوعیت دارد .
تفاوت فسخ نکاح با طلاق
فسخ نکاح یکی از موارد انحلال نکاح است و با طلاق تفاوت هایی دارد :
۱-برعکس طلاق به اجرای صیغه مخصوص با حضور دو شاهد عادل نیاز ندارد و فقط با اراده صاحب حق انجام میشود و به طرف مقابل اطلاع رسانی میشود.
۲- برای طلاق باید اجازه دادگاه گرفه شود ولی برای فسخ نکاح در صورتی که حق فسخ در دادگاه ثابت شود نیازی به دادگاه اوری وجود ندارد و شخص میتواند از حق خود برای فسخ استفاده کند .
۳- طلاق بایددر زملن پاکی زن انجام شود ولی در فسخ نکاح پاکی زن شرط نیست.
۴-طلااق در مورد نکاح دائم است ولی برای فسخ نکاح موقت و دائم و منقطع داریم.
۵-طلاق فقط حق زوج است ولی زوج زوجه هردو حق فسخ داند .
۶-برای طلاق حتی اگر مرد با زن نزدیکی نکرده باشد باید نیمی از مهریه را بپردازد ولی در فسخ مهریه ای به زن تعلق نمیگیرد مگر به د لیل عنن (ناتوانایی جنسی ).
۷-فسخ نکاح برعکس طلاق هیچ گاه وجب حرمت ابدی (حرام شدن زن و مرد) نمیشود.
۸-در فرض امکان رجوع د هیچ فرضی وجود ندارد.

شباهت های فسخ نکاح و طلاق
۱-موجب انحلال نکاح هستند. (عقد نکاح به فسخ یا به طلاق یا به بذل مدت در عقد انقطاع (صیغه یا مُتعه) منحل می شود).
۲-عمل حقوق یک جانبه (یقاع ) محسوب میشود.
۳–احکام راجع به عده ان ها یکسان است .
عیوب موجب حق فسخ ازدواج در مرد (موارد فسخ نکاح از جانب مرد):
عیوب مختص مرد در ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن هرگاه مرد به دلیل عارضهای ناتوان از انجام عمل زناشویی باشد قانون به زن حق میهد که ازدواج را فسخ نماید:
عنن: ناتوانی مرد در نعوظ به شرط آنکه بعد از گذشت مدت یک سال از تاریخ رجوع زن به دادگاه، رفع نشود. عنن در صورتی که پس از عقد ایجاد شود نیز زن را صاحب حق فسخ نکاح میکند.
خصاء: که عارضه مربوط به اخته شدن مرد است.
مقطوع بودن آلت تناسلی.
عیوب موجب حق فسخ نکاح در زن
عیوب مختص زن در ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن اگر این عیوب در هنگام عقد موجود باشد و مرد بدون آگاهی به آنها با زن ازدواج کرده باشد. (مواد ۱۱۲۴ و ۱۱۲۶ ق. م.) قانون به مرد حق فسخ ازدواج را میهد.
قرن: استخوانی است در فرج که مانع جماع میگردد.
جذام: بیماری خوره.
برص: نوعی بیماری پوستی که بر اثر آن لکهای معمولاً بزرگ سفید یا سیاه در بدن پدید میآید
افضاء: یکی شدن مجرای بول و حیض را اِفضاء میگویند.
زمینگیری
نابینایی از دو چشم.
این حق به دلیل عیوب زن، برای جلوگیری از ضرر مرد است. پس اگر بوسیله عمل جراحی یا با وسایل درمانی این عیوب از بین برود، این حق نیز مبنای خود را از دست میدهد و ساقط میشود.
عیوب موجب حق فسخ نکاح مشترک در زن و مرد:
جنون تنها مصداق عیوب مشترک در زوجین است که موجب حق فسخ میشود. بر طبق ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی، جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ ازدواج است. قانون مدنی جنون را تعریف نکرده است، اما طبق نظر فقها جنون یعنی اختلال عقل.
بنابراین فراموشیهای سریع بیهوشیهای ناشی از هیجانات ناگهانی، و نیز بیماری صرع (غش) جنون محسوب نمیشود.
منظور از اختلال عقل آن است که شخص در انجام وظایف عادی و معمولی روزانه خود نامتعادل شده و اعمال بدون هدف از او سر بزند.
حق فسخ نکاح به دلیل فریب در ازدواج:
یکی دیگر از مواردی که به طرفین حق فسخ را میدهد، تدلیس یا فریب در ازدواج است.
یعنی فرد صفتهایی را به خود نسبت بدهد که آنها را ندارد. مثلاً خواستگار خودش را متخصص یا پزشک معرفی کند؛ اما بعد از اینکه خطبه عقد جاری شد، عروس بفهمد که تمام چیزهایی که درباره همسرش تصور میکرده، دروغ بوده است.
حق فسخ به دلیل تخلف از شرط صفت:
تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت در این است که در تدلیس فرد قصد فریب دارد، ولی در تخلف از شرط صفت، فرد چنین نیتی ندارد، واقعاً خود را واجد آن صفت میداند، اما بعد از عقد متوجه میشود که دارای آن وصف خاص نیست. مثل اینکه دختر یا پسری خود را منتسب به خانوادهای دارای ثروت و مقام بداند، ولی بعداً متوجه شود که نسبتی با آن خانواده نداردآخرین موردی که به یکی از طرفین عقد حق فسخ عقد را میدهد، تخلف از شرط صفت است.
شرط صفت یعنی اینکه صفت خاصی در شخص شرط شده باشد، ولی بعد از عقد معلوم شود که فرد فاقد آن وصف بوده است (ماده ۱۱۲۸ ق. م.).
صفت شرط شده باید دارای نفع و فایدهای عقلایی و مشروع باشد. ثانیاً باید صفتی باشد که موجب ترغیب فرد شود. یعنی فرد با اتکا به این صفت، با شخص ازدواج کند..
ثبت رسمی
همانطور که گفته شد، فسخ نکاح امری یکطرفه است. در واقع دارنده حق فسخ برای این کار ملزم به رعایت تشریفات خاصی نیست، و فقط با گفتن لفظ یا انجام عملی که بر آن دلالت داشته باشد، نکاح را فسخ مینماید.
اما ثبت رسمی آن همانند ازدواج و طلاق الزامی است. به این منظور باید به دادگاه مراجعه نمود و پس از صدور حکم مربوط از سوی دادگاه، فسخ نکاح را در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت نمود.
ADL724.COM
DAD724.COM
VAKIL724.COM
مهریه در فسخ نکاح
هرگاه فسخ ازدواج قبل از نزدیکی باشد زن حق مهر ندارد و استثناء عنن بودن مرد است که در این مورد زن مستحق نصف مهریه است.
هرگاه فسخ بعد از نزدیکی باشد زن مستحق همه مهریه است.
به نظر اکثر حقوقدانان در صورت فسخ به دلیل تدلیس زن در هیچ فرضی نردیکی یا عدم نزیکی مهریه تعلق نمی گیرد
نمونه رای فسخ نکاح
دادنامه: ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۴۵۰۰۳۳۳ مورخ: ۱۳۹۳/۰۲/۲۵
رای بدوی
در خصوص دعوی آقای الف.الف. به طرفیت خانم الف.ش. به خواسته فسخ نکاح به لحاظ عدم بکارت زوجه صرف نظر از اینکه اولاً عدم بکارت از عیوب فسخ نیست ثانیاً باکره بودن وصف کمال است و صرفاً در صورتی که این وصف در عقد نکاح شرط شده باشد یا اینکه زن به عنوان باکره توصیف شده باشد یا اینکه عقد نکاح روی این مبنا که زن باکره است واقع شده باشد، حق فسخ برای زوج ایجاد می شود و در مانحن فیه خواهان دلیلی بر آن ارائه ننموده است با عنایت به اینکه مطابق کپی مصدق صادره از پزشک متخصص که خواهان نیز آن را در صفحه یکم پرونده ارائه نموده است زوجه باکره بوده است و نظر به اینکه مطابق اظهارات طرفین در صورت جلسه مورخ ۹۲/۱۲/۲۱ زوجین چند روز با هم خلوت داشته اند و زوجه نیز اظهار داشته در آن زمان، نزدیکی با زوج صورت گرفته است و با وصف مذکور، ظاهر با ادعای زوجه موافق می باشد و زوجه نیز در این مورد سوگند یاد کرده است لذا در مجموع دادگاه دعوی خواهان را وارد ندانسته و به استناد ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می نماید این رای ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران می باشد.
رئیس شعبه ۲۵۷ دادگاه عمومی حقوقی تهران – مختاری
رای تجدید نظر
تجدیدنظرخواهی آقای الف.الف. به طرفیت خانم الف.ش. از دادنامه شماره ۰۲۰۱۲ مورخه ۹۲/۱۲/۲۴ شعبه محترم ۲۵۷ دادگاه خانواده تهران که به موجب آن حکم به بطلان دعوی مطروحه وی به طرفیت مشارالیها به خواسته فسخ نکاح به جهت فقدان وصف شرط بکارت که عقد نکاح بر مبنای آن واقع گردیده در پرونده کلاسه ۲۵۷/۹۲/۰۱۵۲۱ صادر گردیده وارد نمی باشد زیرا رای براساس مقررات و موازین قانونی صادر شده و ایرادی از حیث ماهوی یا شکلی به آن وارد نیست و استدلال محکمه محترم بدوی و نیز مستندات آن صحیح می باشد و تجدیدنظرخواه دلیل یا دلایلی که موجبات نقض و یا بی اعتباری دادنامه را فراهم نماید ارائه ننموده و اظهارات زوجه مبنی بر اینکه زوال بکارت از ناحیه زوج بوده لذا بنا به مراتب دادگاه مستنداً به قسمت اخیر ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۷۹/۱/۲۱ ضمن رد اعتراض معترض دادنامه معترض عنه را عیناً تایید می نماید. رای دادگاه به موجب ماده ۳۶۵ قانون فوق الذکر ظرف بیست روز قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.

یکی از راههای پایان دادن به عقد ازدواج است که در برخی شرایط خاص امکانپذیر میباشد. برخلاف طلاق که توسط یکی از طرفین با اراده انجام میشود، فسخ نکاح به دلیل وجود اشکالات قانونی یا شرایط خاصی که در عقد وجود دارد، صورت میگیرد. در این مقاله، به بررسی دلایل، زمان و مدت استفاده از آن، و شرایط مختلفی که موجب فسخ نکاح میشود، پرداخته خواهد شد.
دلایل فسخ نکاح چیست
بهطور کلی زمانی امکانپذیر است که یکی از طرفین عقد در شرایطی خاص قرار گیرد که موجب باطل شدن یا پایان عقد ازدواج شود. این شرایط به شرح زیر هستند:
عجز از ایفای تعهدات: بهعنوان مثال، اگر یکی از طرفین به دلیل بیماری یا هر دلیل دیگر قادر به انجام وظایف خود در زندگی زناشویی نباشد.
عدم رضایت طرفین: در صورت عدم توافق طرفین یا فشاری که بهواسطه شرایط خاص وارد میشود.
وجود موانع قانونی: مانند محرمیت یا ازدواج با شخصی که در شرع یا قانون منع دارد.
زمان و مرور زمان و مدت استفاده از فسخ نکاح
فسخ نکاح باید در مدت زمان مشخصی از وقوع مشکل یا آگاهی از آن انجام شود. مرور زمان به این معناست که اگر مدت زیادی از وقوع مشکل گذشته باشد و طرفین از آن مطلع شده باشند، حق فسخ نکاح از بین میرود.
برای مثال، اگر یکی از طرفین پس از مدت زمانی طولانی متوجه تدلیس یا فریب در ازدواج شود و در این مدت سکوت کند، نمیتواند درخواست فسخ نکاح کند.
فسخ نکاح به دلیل تدلیس
تدلیس به معنای فریب دادن طرف مقابل در هنگام عقد است. در صورتی که یکی از طرفین بهطور عمدی اطلاعات غلطی در مورد خود به طرف دیگر داده باشد، مانند پنهان کردن یک بیماری یا ویژگی خاص، طرف مقابل حق فسخ نکاح را دارد.
این نوع فسخ در صورتی قابل اعمال است که طرف فریب خورده متوجه فریب شود و در مدت زمان معقول از آن اطلاع یابد.
فسخ نکاح به دلیل فریب در ازدواج
در مواردی که طرف مقابل از روشهای فریبکارانه برای بهدست آوردن رضایت طرف دیگر استفاده کند، مانند مخفی نگهداشتن اطلاعات مهم، فساد اخلاقی یا مشکلات روانی، فسخ نکاح امکانپذیر است.
این فریب ممکن است شامل پنهان کردن مشکلات مالی یا خانوادگی، یا هر نوع اطلاعاتی باشد که در تصمیمگیری برای ازدواج تأثیرگذار است.
فسخ به دلیل باکره نبودن
در برخی از موارد، فسخ نکاح به دلیل باکره نبودن یکی از طرفین امکانپذیر است. این موضوع بهویژه در مواردی که یکی از طرفین به اشتباه ادعا کرده است که باکره است و در حین ازدواج این موضوع مشخص میشود، میتواند دلیل فسخ نکاح قرار گیرد. البته این مورد در برخی از کشورها بهطور قانونی بر اساس شرایط خاصی قابل استفاده است.
فسخ نکاح به دلیل ازدواج قبلی
اگر یکی از طرفین ازدواج قبلی خود را پنهان کرده باشد و طرف مقابل بعد از عقد از آن مطلع شود، میتواند درخواست فسخ نکاح کند. این بهویژه در مواردی که ازدواج قبلی بهطور قانونی منجر به مشکلاتی برای طرفین جدید میشود، ممکن است یک دلیل معتبر برای فسخ باشد.
موقت
فسخ نکاح موقت به معنای پایان دادن به عقد نکاح موقت (مسمی به عقد متعه) قبل از انقضای مدت تعیین شده در قرارداد است.
نکاح موقت در اسلام یک نوع عقد ازدواج است که برای مدت زمان مشخصی صورت میگیرد و برخلاف عقد دائم، پس از پایان مدت عقد بهطور خودکار منحل میشود.
اما اگر مرد قبل از پایان مدت بخواهد عقد را فسخ کند، میتواند این کار را انجام دهد. فسخ نکاح موقت توسط زن ممکن نیت و برای مرد ممکن است، و معمولاً نیاز به دلیل خاصی ندارد.
در مواردی که فسخ نکاح موقت به دلیل عدم رعایت شرایط از سوی یکی از طرفین باشد یا اگر توافق بهصورت خاصی برای فسخ ذکر شده باشد، مرد میتواند با اعلام فسخ به طرف دیگر، عقد را پایان دهد.
مهریه در فسخ نکاح
در صورت فسخ، تکلیف مهریه بستگی به شرایط مختلف دارد. طبق قوانین ایران، در صورت فسخ نکاح، زن حق دریافت مهریه را دارد،
مگر اینکه فسخ نکاح به دلیل عیوبی باشد که در قانون برای زن پیشبینی شده (مثل فسخ به دلیل عیب عنن مرد) و در چنین شرایطی ممکن است حق دریافت نصف مهریه برای زن باشد آن هم اگر قبل از نزدیکی عقد نکاح فسخ شود.
در حالت کلی، اگر نکاح فسخ شود و زن هیچ تقصیری نداشته باشد، او به طور کامل حق دریافت مهریه را خواهد داشت اما اگرفسخ قلا از نزدیکی فسخ شود زن استحقاق مهریه را نخواهد داشت.
همچنین، اگر طلاق از طرف مرد باشد، زن همچنان مهریه را دریافت میکند.
در صورتی که قبل از consummation (برقراری رابطه جنسی) باشد، زن ممکن است تنها نصف مهریه را دریافت کند.
موارد حق فسخ نکاح برای زن
در قانون مدنی ایران، فسخ نکاح برای زن به دلایل خاصی امکانپذیر است که به شرح زیر هستند:
عیبهای مرد: زن میتواند در صورتی که مرد دارای عیوبی باشد که در قانون پیشبینی شده، نکاح را فسخ کند. این عیوب به شرح زیر هستند:
عنن: ناتوانی جنسی دائم
خصاء :از دست دادن توانایی تولید مثل به دلیل قطع بیضهها
جنون:جنون دائم
تدلیس یا تخلف از شرط صفت
در صورت وجود یکی از این عیوب، زن میتواند بدون نیاز به اثبات تقصیر یا دلیل خاصی، نکاح را فسخ کند.
فسخ نکاح از سوی زن مستلزم مراجعه به دادگاه است و زن باید دلایل خود را برای فسخ اثبات کند. همچنین، باید توجه داشت که در فسخ نکاح، ممکن است مهریه به زن تعلق بگیرد یا نه، بستگی به شرایط مختلف دارد.
موارد فسخ نکاح برای مرد
فسخ نکاح برای مرد در حقوق ایران و طبق فقه اسلامی تحت شرایط خاصی ممکن است. در واقع فسخ نکاح به معنی پایان دادن به عقد نکاح از سوی یکی از طرفین است. برای مرد، موارد فسخ نکاح به شرح زیر است:
عیب در زن: اگر زن دارای عیوبی باشد که ادامه زندگی مشترک را برای مرد غیرممکن کند، مرد میتواند نکاح را فسخ کند. این عیوب شامل مواردی چون:
قرن
جذام
برص
افضاء
زمین گیری
نابینایی هر دو چشم
ناباروری :اگر زن قادر به باروری نباشد و این موضوع قبل از عقد مشخص نبوده باشد
بیماریهای واگیر دار یا بیماریهای شدید که امکان زندگی مشترک را از بین ببرد مانند بیماریهای مقاربتی یا بیماریهای لاعلاج :
لنگیدن یا نقص عضو که موجب جلوگیری از انجام روابط زناشویی شود
جنون زن: اگر زن مبتلا به جنون باشد و این جنون در زمان عقد مشخص نبوده باشد، مرد میتواند نکاح را فسخ کند.
عدم برقراری رابطه جنسی: اگر زن قادر به انجام رابطه جنسی نباشد یا در انجام آن امتناع کند، مرد میتواند فسخ نکاح را درخواست کند.
این موارد فسخ نکاح برای مرد است که در قوانین ایران و فقه اسلامی قابل پیگیری است و بستگی به شرایط هر فرد و نظر دادگاه ممکن است متفاوت باشد.
فوریت
حق فسخ نکاح از خیارات فوری می باشد که زوجین بلافاصله از اطلاع باید نسبت به اعمال حق فسخ اقدام کنند.
ADL724.COM
DAD724.COM
VAKIL724.COM
تفاوت فسخ نکاح و طلاق
فسخ نکاح و طلاق هر دو به معنای پایان دادن به ازدواج هستند، اما تفاوتهایی دارند:
تعریف:
فسخ نکاح: فسخ ازدواج به معنای باطل کردن عقد نکاح از ابتدا است. در فسخ، نکاح به صورت قانونی از ابتدا بیاثر میشود و انگار که اصلاً ازدواجی صورت نگرفته است. فسخ معمولاً به دلیل وجود شرایطی مانند عیوب جسمی یا اخلاقی در یکی از طرفین رخ میدهد.
طلاق: طلاق به معنای پایان دادن به ازدواج پس از وقوع آن است. طلاق به صورت قانونی موجب جدایی زوجین میشود، اما عقد نکاح همچنان وجود داشته و پس از طلاق از آنها جدا میشود.
تفاوت ها(طلاق و فسخ نکاح)
۱-طلاق چه از طرف زن باشد و چه از طرف مرد دارای تشریفات است و قبل از اجرا شدن طلاق باید از دادگاه اذن یا حکم گرفته شود. مثل خواندن صیغه ی طلاق و حاضر بودن دو نفر شاهد مرد، ولی فسخ ازدواج فقط به خواست صاحب حق قابل اجرا است
۲-موارد فسخ ازدواج توسط قانونگذار تعیین گردیده است مثلا در طلاق از طرف زن باید عسر و حرج زن در دادگاه اثبات و احراز شود.
۳-طلاق فقط مخصوص نکاح دائم است اما موارد مربوط به فسخ نکاح در نکاح منقطع و دائم یکسان است.
علت:
فسخ نکاح: معمولاً به دلیل وجود ایرادات یا عیوب در یکی از طرفین یا عدم اجرای شروط عقد است. این موارد میتوانند شامل عدم تناسب جنسی، بیماریهای خاص یا دیگر مشکلات جدی باشند.
طلاق: دلایل طلاق میتوانند شامل اختلافات غیرقابل حل، بیوفایی، مشکلات مالی، یا دلایل دیگر باشند.
زمان اثر:
اثر فسخ از زمان وقوع فسخ است و ازدواج از ابتدا بیاثر میشود.
طلاق: طلاق بعد از وقوع آن اثر میکند و زوجین از آن پس از طلاق به طور قانونی از یکدیگر جدا میشوند.
اثر بر حقوق زوجین:
در صورت فسخ، زوجین به هیچ عنوان حقوق مالی و اجتماعی پس از ازدواج ندارند، چرا که به نظر میرسد ازدواجی از ابتدا صورت نگرفته است.
طلاق: در طلاق، حقوق مالی، نفقه و سایر حقوق قانونی پس از طلاق برای طرفین وجود دارد.
به طور خلاصه، فسخ بیشتر به علت مشکلات جدی در خصوص شرایط ازدواج است و موجب بیاعتباری عقد از ابتدا میشود، در حالی که طلاق به معنای پایان دادن به ازدواج پس از وقوع آن است و اثرات حقوقی خاص خود را دارد.
مراحل
هر وقت هر کدام از زوجین بخواهد نسبت به این موضوع اقدامی انجام دهد باید مراحلی را طی کند.
اولا: زوج یا زوجه صاحب حق فسخ بایستی با تنظیم و ارسال اظهارنامه، قصد خود مبنی بر فسخ نکاح را به اطلاع همسرش برساند.
دوما:باید دادخواست فسخ را به طرفیت همسرش تنظیم کند تا موضوع مورد بررسی در دادگاه بدوی قرار گیرد. دادگاه بدوی با حضور زوجین تشکیل جلسه داده و این موضوع را مورد بررسی قرار میدهد.
نمونه دادخواست از طرف زن به علت عنن مرد
ریاست محترم دادگاه ………..
سلام علیکم ،
احتراماً به استحضار عالی میرساند :
اینجانب ……. به عنوان خواهان دعوا در تاریخ ………………. به موجب عقدنامه شماره …………..… ثبت شده در دفترخانه رسمی ازدواج شماره …………….… که فتوکپی مصدق آن به پیوست تقدیم است ، با خوانده محترم آقای ………..… ازدواج کردم .
اکنون که مدت ………….… ماه / سال از زندگی مشترک زناشویی فی مابین اینجانبان میگذرد ، متأسفانه زوج قادر به عمل نزدیکی نمیباشد . پس از انجام معاینات متعدد پزشکی کاشف به عمل آمد که مشارالیه دارای بیماری ناتوانی جنسی ( عنن ) می باشند .
از آنجایی که تاکنون اقدامات درمانی در خصوص رفع این بیماری موثر واقع نگردیده است ، لذا به استناد ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی و ضمن درخواست ارجاع امر به پزشکی قانونی تقاضای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر فسخ نکاح به دلیل وجود عیب عنن در زوج را دارم .
با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی زوجه
امضاء زوجه